این قرآنی است که رهبر به خانواده ی شهیدهدیه دادند...
این هم چفیه ای که پدر شهید به رهبر هدیه دادند...
... پدرعزیزم و سرورم ... کربلا رفتن بس ماجرا دارد ، فرزند دادن و مال دادن و بمباران شدن و غم هجرت دارد و باید بهای سنگینی داد تا گفت ای حسین اگردر روزعاشورا ما نبودیم الآن داریم همان راهی را می رویم که اگرعاشورا بود در رکاب تو بودیم . ... بیشتراوقات اگربخواهم به خاطرشما ناراحت شوم می بینم که من شما را به خدای متعال که خود بهترین نگهدارنده است ، سپرده ام و بعد دلم قدری آرام می گیرد ... عکس های برادران بزرگوارم را نیزدرپیش رویم گذاشته ام تا بتوانم همیشه ازآنها درس بگیرم و همیشه دررفتن راه آنان مصمم ترشوم . ... اینرا بدانید که برای من خیلی سخت است آن خلوص جبهه ها و نور وعطرش را رها کنم و بعد به چهارکلمه فرمول و نوشته بپردازم ولی می بینم که چکارکنیم اگرماها دراین رشته ها نرویم خدا می داند چه افرادی می آیند و بعدش چه می شود . وانشاءالله که خداوند متعال قلوب همه را به نورایمان و علم منورگرداند .
و درنامه ای دیگرچنین می نویسد :
... ازطرفی می بینم که الآن موقعی است که بایستی برای اسلام مایه گذاشت و نمی شود دراین موقعیت حساس جبهه را رها کنیم و به پیش عزیزانمان درشهرها بیائیم .
... بدان تو دیگرآن زن قبلی نیستی و همسرشهید هستی و مادرفرزندان شهید و مسئولیت تو خیلی سنگین شده است باید همانند زینب (س) پیام رسان خون شهیدان باشی .
ازتو انتظاردارم گرچه خیلی برایت مشکل است لیکن دراین آزمایش الهی صبرکنی که اجرشما درصبرکردن است . درمورد فرزندانش : ... به آنها بفهمان که پدرشان چرا دراین راه رفت و چرا فنا شد . به آنها عظمت شهادت و عظمت قیام عاشورا را یاد بده . به محمد یاد بده که بایستی اسلحه ی پدرش برروی زمین نماند و آنرا همیشه مرتب و صیقل زده و روغن کاری شده نگه دارد و آماده برای جنگ با دشمنان خدا و اگرزمین بماند زنگ می زند و شاید دیگرنشود زنگ آن را پاک کرد البته میدانی که اسلحه ی من چیست . همسرم، فاطمه را با استعدادی که دارد سعی کن تحصیلات عالیه داشته باشد و همچنین محمد، باری ازدوش این ملت مظلوم و مؤمن بردارند ...
والسلام علی من اتبع الهدی – حشمت مدنی
" بسمه تعالی "
نامه ای برای پسرعزیزم محمد :
" خدمت پسرگرامیم آقا محمد "
سلام علیکم و رحمة الله . امیدوارم که حالت خوب باشد و درپناه خداوند باریتعالی که مبدأ و معاد است زندگیت را درراه اسلام و مسلمین بگذرانی . باری محمد جان غرض ازنوشتن چنین نامه ای این بود که شما هدفهای پدرت را بدانی و انشاءالله راه او را ادامه بدهی بلکه پیشگامترو استوارترو با خلوص و تقوی بیشتربه این راه قدم نهی ، که این راه ، راهی بجزراه حق و حقیقت ، علم و فضیلت ، تقوی و پرهیزگاری که همان راه اسلام و قرآن و ولایت ائمه اطهارو ولایت فقیه نیست . فرزندم ، صحبت من این نیست که فقط انسان جهاد کند با دشمنان خدا ، بلکه بایستی همیشه و همه جا با نفس خود جهاد کند که آن دشمنترین دشمنان خداست که همین نفس است که جنگهای ظاهری را بوجود آورده است ، فرزندم پدرتو چند قدمی کوتاه را درهمان راهی که مردان خدا نهادند و مسافتهای طولانی را پیمودند ، گذاشت و نمی دانی دراین راه چه چیزها که ندید . مردانی را دید که با علم و مدرک بالا جان را به کف گرفته و به جبهه های حق و باطل شتافته و نمازشب خوان و ایثارگر تلاشی بی وقفه می کند . بچه های کم سن و سال اما بسیاربزرگ ( دارای روح بزرگ ) را دیدم که به قول امام عزیزمان آن طفل 12 ساله رهبرماست ( محمد حسین فهمیده ) که با نارنجک خود را به زیرتانک انداخت . فرزندم ازتو می خواهم که همیشه تقوی را پیشه کنی و نیزبرخود ببالی که فرزند شهیدی و بایستی راهت را طوری انتخاب نمائی که خود نیز (پدرشهید و درخاتمه ) شهید باشی . / والسلام