شهید حشمت اله رضوان مدنی در تاریخ هجدهم مرادماه سال 1340 ه.ش در خانواده ای مذهبی در کرمانشاه چشم به جهان گشود . ایشان چهارمین فرزند و سومین شهید خانواده هستند ، دو برادر دیگر ایشان به نام های شهید حسن رضوان مدنی و شهید هاشم رضوان مدنی نام دارند .
وی در سال 1346 و در سن 6 سالگی شروع به آموختن علم و خواندن و نوشتن می کند و در سال 1357 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان امام خمینی (ره) می شود . مراحل تحصیلات ابتدایی و راهنمایی شهید در مدارس مدائن و جابری گذرانده شد .
در تمام دوران تحصیل و زندگی فردی ساکت و آرام و در عین حال فعال و پرکار بود ؛ برای مردم احترام خیلی زیادی قائل می شد .
امر به معروف و نهی از منکر را هیچگاه فراموش نمی کرد ،
همیشه خدا را در نظر داشت و در گرفتاری ها به او توکل می کرد .
سعی می نمود که نمازش را اول وقت ادا کند .
در انجام مستحبات تأکید زیادی داشت و از مکروهات پرهیز می نمود ،
به صله رحم اهمیت بسیار می داد ،
اهل هیأت و حسینیه بود ،
در مراسم مذهبی شرکت و حضور فعال داشت ،
در رفع مشکلات مردم بسیار کوشا بود ،
سرکشی به خانواده شهدا را در رأس کارهای خود قرار داده بود .
وی کتابخانه کوچکی را – که اکثر کتاب هایش مذهبی بود - در منزل تشکیل داده بود و کتاب های آن را به دوستان و آشنایان امانت می داد.
در تابستان ها و اوقات فراغت نیز کارهای فنی ، نجاری و بنایی و شاگردی می کرد و یا همراه پدرش به کار لوله کشی می پرداخت تا هم کمک خرجی برای خانواده باشد و هم تجربه ای بیندوزد .
شهیدحشمت اله رضوان مدنی در تظاهرات دوران انقلاب شرکت فعال داشت و در توزیع نوارهای حضرت امام خمینی (ره ) و پخش اعلامیه ها و اطلاعیه ها سهم مهمی را بر عهده داشت . بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1357 به کردستان رفته و در آنجا به جنگ با ضد انقلاب ها پرداخت . ایشان ابتدا به عنوان پاسدار افتخاری و بعداً به عنوان پاسدار رسمی به انجام وظیفه پرداخت.
وی در سال 1358 وارد دانشگاه شد ، به خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاه ها در آن دوران دانشکده را ترک کرده و به خدمت در جبهه های جنگ پرداخت و بعدها ادامه تحصیل داده و موفق به کسب فوق لیسانس شد و در دانشکده موشکی سپاه مشغول تدریس گردید .
شهید بزرگوار در سن 21 سالگی ازدواج کردند واز همان ابتدا به همسر خود گفته بود : که شهادت در پیش روی اوست .مهریه همسر شهید 14 سکه طلا ، یک جلد کلام الله مجید و یک دوره کتاب تفسیرالمیزان بود و مراسم ازدواجشان نیز بسیار ساده و صمیمی برگزار گردید .
از جمله کسانی که با شهید رابطه داشتند پسر عمه و دامادشان شهید مسعود امیری را می توان نام برد که همراه شهید رضوان مدنی به شهادت رسید. ودوستانش نیز اکثراً به شهادت رسیدند .
ایشان همچنین علاوه برحضور مستمر در جبهه ها در پشت جبهه ها نیز به آموزش نظامی و امداد مجروحین و علوم مرتبط به دفاع موشکی و هوایی مشغول بودند .
شهید بزرگوار همیشه در پایبندی به ولایت فقیه تأکید بسیار داشت و همسر و دختران خودرا به رعایت حجاب سفارش زیاد می کرد . بزرگترین آرزویش داشتن فرزندان نیکو و شهادت بود .
شهید حشمت اله رضوان مدنی پس از حدود پنج سال حضور مداوم در جبهه ها ، در روز جمعه مورخه 1367/05/07 ه.ش در عملیات مرصاد در منطقه سرپل ذهاب به آرزوی دیرینه خود که مقام والای شهادت بود نایل آمد .
روییده زتربت شهیدان، گل سرخ / پیغام شهید است به دوران، گل سرخ
تا جان دگر فدا کند رهبر را / روییده هزار باغ و بستان، گل سرخ . . .
ممنون که اومدی